اين گزارش نگاهي دارد به چند يادداشت و سرمقاله رسانههاي غربي و عربي درباره مبارزه تبليغاتي و انتخابات رياستجمهوري سال2016 آمريكا.
- گاردين
ترامپ نتيجه كار رسانههاي آمريكايي است
انتخابات رياستجمهوري آمريكا تا همينجا يك برنده قطعي دارد: بنگاههاي رسانهاي اعم از تلويزيوني، چاپي و ديجيتالي. اين بنگاهها در ماههاي اخير سود هنگفت مالي بهدست آوردند و دليل اين سود هم ستارهاي بود به نام دونالد ترامپ. ترامپ براي آنها باعث جذب مخاطب، دريافت آگهي بازرگاني و زنده شدن در دوران ركود رسانه شد.
درحاليكه بسياري در جهان نگران و عصبي نتيجه انتخابات آمريكا را دنبال ميكنند و در آمريكا هم عدهاي درباره خطر ترامپ هشدار ميدهند و او را علاوه بر خطرناكبودن مايه شرمساري هم ميدانند، بنگاههاي رسانهاي درحال لبخند زدن هستند؛ مثلا جف زوكر، رئيس سيانان بايد از همه خوشحالتر باشد. سال2016 بهترين سال مالي براي او بود.
شمار بينندگان اين شبكه در ساعات اوج، حدود 50درصد اضافه شدهاست. پيشبيني سيانان آن است كه درآمدش امسال 100ميليون دلار بيشتر باشد؛ البته به لطف ترامپ. مهم نيست كه سيانان به نفع ترامپ برنامه پخش كند يا عليه او؛ وقتي درباره ترامپ برنامه پخش ميكند، هم به افزايش آراي او كمك كرده و هم به افزايش درآمد خودش. پس ديگر جايي براي نگراني آمريكاييها نميماند. شايد ترامپ شايستهشان باشد. به هر حال او محصول كار رسانههاست.
- اشپيگل
بنبست دمكراسي در آمريكا
آمريكاييها درحالي پاي صندوقهاي رأي رفتهاند كه بهنظر ميرسد ويرانياي كه اين انتخابات در آمريكا ايجاد كرده، فعلا قابل ترميم نباشد. آمريكاييها ميان بد و بدتر انتخاب ميكنند اما اين انتخابات از قبل يك نتيجه مشخص داشته: تخريب دمكراسي آمريكايي. احتمال پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات رياستجمهوري آمريكا يكي از نشانههاي اين خسارت است. اما روند تخريب ليبرال دمكراسي در آمريكا سالهاست كه آغاز شدهاست.
شايد از سال1980 و انقلاب ريگان كه در يك موج هماهنگ محافظهكارانه از طريق اولويتدادن به اقتصاد و تمركز بر تكبر آمريكايي، روند تخريب بنيادهاي ليبرال دمكراسي آمريكا شروع شد. در 25سال گذشته دمكراتها و چپها و نيروهاي ليبرال آمريكا، جهانيشدن را بهعنوان قانون طبيعت پذيرفتند و تسليم آن شدند و گام به گام پايگاههاي رأي خود را از دست دادند. اكنون كارگران و طبقه متوسط، ديگر پايگاه رأي اين نيروها نيستند. از سوي ديگر رسانههاي آمريكايي، دمكراسي آمريكايي را به يك شوي تمامعيار تبديل كردهاند.
عطش سيانان و فاكسنيوز به بركينگنيوز و ستارههاي مخاطبپسند، كار را به جايي رسانده كه حتي در روز رايگيري هم رايدهندگان آمريكايي هنوز نميدانند سياست كلينتون و ترامپ درباره مسائل اقتصادي و اجتماعي و سياست خارجي دقيقا چيست. اما در گردهماييهاي ترامپ فرياد ميزنند كلينتون را به زندان مياندازيم و در گردهماييهاي كلينتون درباره ثروت ترامپ حرف ميزنند. اين انتخابات تمام ميشود اما اوضاع به اين زوديها در آمريكا عادي نخواهد شد.
نتيجه انتخابات رياستجمهوري سال2000 آمريكا با رأي ديوان عالي مشخص شد، جورج بوش از صندوقها بيرون آمد و نتيجه براي جهان 2جنگ افغانستان و عراق بود. خاورميانه بيثبات شد، ليبي سقوط كرد. عراق و سوريه در دام داعش افتادند و تركيه و مصر گرفتار ديكتاتوري شدند. آمريكا و اروپا ضعيف شدند و غرب و ليبرال دمكراسي هم به ضعف كشيده شدند. شايد نتوان ارتباط مستقيمي ميان همه اينها برقرار كرد اما هر انتخاباتي پيامدهايي دارد.
- الجزيره
تأثير انتخابات آمريكا بر خاورميانه
هر كس كه برنده انتخابات رياستجمهوري آمريكا باشد يك چيز روشن است و آن اينكه آمريكا همچنان به مداخله در مناقشات خاورميانه ادامه خواهد داد. اوباما از مداخله نظامي گسترده خودداري ميكرد و به جاي آن بهدنبال جنگهاي مخفي و پهپادي بود. دوران 8ساله دولت او درحالي به پايان ميرسد كه درگيريهاي نظامي در سوريه، عراق، يمن و ليبي تشديد شدهاست. تونس، تركيه و لبنان هم درگير مجادلات خود هستند.
اوباما كارنامه و ميراث خوبي در خاورميانه ندارد و اكنون همه در انتظار رئيسجمهور بعدي هستند. انتخابات روز سهشنبه در آمريكا به تغيير در سياست خارجي آمريكا در قبال خاورميانه منجر خواهد شد اما حد و اندازه اين تغيير هنوز نامعلوم است و پيشبيني آن هم دشوار. باوجود مخالفت رايدهندگان آمريكايي با جنگهاي جديد و مداخله نظامي در خاورميانه، اين منطقه همچنان اهميت استراتژيكي براي واشنگتن دارد و از محورهاي سياست خارجي رئيسجمهور جديد باقي خواهد ماند.
- الرأي
سيرك نااميدكننده
نظام حكومتي آمريكا مسئول اول تمامي جنگها و آشوبهاي خونيني است كه دستكم خاورميانه در 50سال گذشته از سر گذراندهاست. به همين دليل نميتوانيم ناخرسندي خود را از سيستم حكومتي آمريكا يعني هر دو بخش دمكرات و جمهوريخواه آن پنهان كنيم. به همين دليل هم هيچ اميدي نميتوان به انتخابات رياستجمهوري اين دوره يا هر دوره ديگر آمريكا بست. جهان منتظر تمام شدن اين سيرك است.
دونالد ترامپ گفته كه ميخواهد عظمت آمريكا را مجددا احيا كند اما اين كار را به ضرر ما انجام ميدهد. او فكر ميكند كه ما (خاورميانه) شايسته دمكراسي و احترام نيستيم و حق مهاجرت و حتي حق سفر به آمريكا را نداريم. هيلاري كلينتون در دهه1990 به همراه همسرش از اردوگاههاي آوارگان فلسطيني در غزه ديدار كرد و آنجا گريست اما او بيشترين كمك مالي و سياسي را به رژيم اشغالگر اسرائيل انجام داده است. باراك اوباما بهدليل رنگ پوستش اميدي ايجاد كرده بود و بعضي اعراب فكر ميكردند او كه خود طعم تبعيض را چشيده ممكن است براي جهان خير باشد اما او هم حامي مالي اسرائيل بود. ما در باتلاق تحليلها غرق نخواهيم شد و مشتاق اعلام نتايج هم نيستيم.
نظر شما